من قلب یخی نمیخواهم
ای کاش صفحه ی خشک روبروی تو بیان کند احساس لطیف و له شده ی مرا
من نمیدونم این فیلم کی قراره تموم بشه!!!
لامصب قسمت آخرم نداره...
خیلیا دوست ندارن ببینن اما مجبورن تا آخرین قسمت بشینن پاش...مث من..
بعضیا هم هستن که خودشون تمومش کردن...
خیلی سخته هر روز که از خواب بیدار بشی بدونی به اجبار باید فیلمی رو ببینی که حتی بازیگرای خوبیم نداره...فیلمی که هر لحظه اشکتو در میاره...
دوسش نداریا.. اما میدونی که شبا ساعت ۱ یا ۲ باید حتما تکرارشو ببینی.. آخه خوابت نمیبره مجبوری...
همین روزا منم میرم جز اون بعضیایی که خودشون به فیلم پایان دادن....
آخه منم خسته شدم....
از این زندگی اجباری خسته شدم...
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, ساعت
1:43 توسط ستایش| 4 نظر |
Power By:
LoxBlog.Com |